ایام

یک مشت حرفِ پَرت و تباه

ایام

یک مشت حرفِ پَرت و تباه

آیین رقص بر روی تابه‌های بیابان تمام شد.

اگر زمان محلت دهد این صفحه‌ را از بین می‌برم.

آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۴/۰۸
    ق
  • ۹۸/۰۲/۰۵
    هم
آخرین نظرات

من

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ب.ظ
من در شمایلِ دروغ‌ام و تو می‌توانی پنهان‌ام کنی. پشتِ سرت، پشتِ چشمان‌ات، پشتِ حافظه‌ات. می‌توانی من‌ را انکار کنی.
اما باید بدانی که من راه می‌روم، دست دارم، و نفس می‌کشم. اگر که مرا به شمایل دروغ درمی‌آوری، باید بدانی که آن طرفِ چشمانِ بسته‌ات آدمی کور اما شنوا راه‌ می‌رود. یک آدمِ علیل که با انتهای گلویش و نهایتِ حنجره‌اش سکوت می‌کند، روی زمینِ دور از تو، پشتِ گوش‌ات، آنجا که تو نیستی، توی یک بی‌نهایت، دنبالِ دهانی می‌گردد برای چهره‌ی از ریخت افتاده‌اش، برای اثباتِ آدمِ معمولی بودن‌اش.
من در شمایلِ دروغ‌ام. انکارم کن، پنهانم کن. برای دست‌ها و موها و بوی تن‌ام دهان کج کن، که پنهان شوم پشتِ اشکالِ هزارنوعِ خمیره‌ی چهره‌ات.
  • ۹۷/۰۸/۲۸
  • فاطمه کریمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی